جدول جو
جدول جو

معنی بد فعال - جستجوی لغت در جدول جو

بد فعال
بد فعل بد عمل بد کردار، گزند رسان موذی
تصویری از بد فعال
تصویر بد فعال
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از بد فعالی
تصویر بد فعالی
عمل بد فعال بد فعلی
فرهنگ لغت هوشیار
بد پوی بد کنش گلنده (به زن بد فعل گویند برهان) بد عمل بد کردار بد فعل، گزند رسان موذی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بد سگال
تصویر بد سگال
بداندیش بدخواه، بدگوی مقابل نیکو سگال
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بد خیال
تصویر بد خیال
بد پندار بد برداشت بد گمان بد گمان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بد خصال
تصویر بد خصال
بد کردار
فرهنگ لغت هوشیار
بد روزی بد پیشه کسی که معیشت او فراخ نباشد بد روزگار بد روزی، بد پیشه فاسق
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بد فعلی
تصویر بد فعلی
عمل بد فعل بد فعالی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بیش فعال
تصویر بیش فعال
Overactive
دیکشنری فارسی به انگلیسی
гиперактивный
دیکشنری فارسی به روسی
гіперактивний
دیکشنری فارسی به اوکراینی
มีการเคลื่อนไหวมากเกินไป
دیکشنری فارسی به تایلندی
مفرطٌ في النّشاط
دیکشنری فارسی به عربی
अति सक्रिय
دیکشنری فارسی به هندی
অতিরিক্ত সক্রিয়
دیکشنری فارسی به بنگالی
تصویری از بد حال
تصویر بد حال
پراشیده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بد نعل
تصویر بد نعل
اسب موذی که بد شواری آنرا نعل کنند، اسب بدسم که بزودی لغزد
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بد عمل
تصویر بد عمل
بد کار بد کار
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بدفعل
تصویر بدفعل
بدعمل، بدکار، بدکردار
فرهنگ فارسی عمید